رِبِّیّون

وکَاَیِّن مِن نَبِی قتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وما ضَعُفوا ومَا استَکانوا واللهُ یُحِبُّ الصّابرین

رِبِّیّون

وکَاَیِّن مِن نَبِی قتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وما ضَعُفوا ومَا استَکانوا واللهُ یُحِبُّ الصّابرین

رِبِّیّون

بسم الله الرحمن الرحیم
ربیون:
((وکَاَیِّن مِن نَبِی قتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وما ضَعُفوا ومَا استَکانوا واللهُ یُحِبُّ الصّابرین)) آل عمران ۱۴۶
انبیای الهی برای تبلیغ دین و پاسداری از حریم آن و در راه اجرای قوانین و احکام الهی، قیام و مبارزه و جهاد داشتند و بسیاری از آنان به شهادت رسیدند؛ هرچند گزارشی از بسیاری از پیامبران در قرآن نیامده است.
پیامبران و همراهان ویژه و با وفای آنان که تربیب و تربیت خاص یافته و شدید الربط با ربّ بودند، از گزند وهن، ضعف، استکانت و زبونی و امان خواهی مصون بوده و صابرانه شداید جهاد در راه خدا را تحمل کرده‏اند؛ بدین معنا که هرگز از تهاجم دشمن نهراسیده و بر اثر کمی عده‏ء آن‏ها و زیادی دشمن احساس سستی نکرده و حالت تباهی و بد نداشتند و در برابر بیگانه خضوع نکرده و درخواست کمک نمی‏کردند. خلاصه آنکه آن مجاهدان نستوه هرگز در نبرد با دشمنان دین و رویارویی با سختی‏ها هیچ‏گونه ناتوانی و سستی و زبونی از خود نشان ندادند و هیچ‏گاه زمین‏گیر نشدند و چنان صبوری کردند که الگوی صبر و جهاد و مقاومت و مظهر اسم حسنای صبور و در نتیجه محبوب خداوند
سبحان شدند.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

راز دل1

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ق.ظ

ولایت خون:

امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملتها آبرو و عزت را این گونه باید پیدا کنند. مقام معظم رهبری

بسم الله الرحمن الرحیم

هیچ چیز برایم ارزشی ندارد. چیزی را در این دنیا نمی بینم که بتواند پاسخگوی نیاز جان من باشد.


در گوشه گوشه دلم که چرخ می زنم جز شهادت چیزی را نمی بینم تا نیازم را برطرف کند اما خود را بسیار دور میبینم، آنقدر دور که نا امیدی وسوسه ام می کند برای وصلش بی قرارم و داغ دوریش همه غمها را از سینه ام بیرون کرده است


نه وفاتی مرا غمگین کند و نه حرف دوست یا دشمنی غم بزرگی شده است که روی دیدن هیچ غم دیگری برایم نگذاشته است توسل و گریه ................آن نتوانسته غم مرا تسکین دهد.

  هیچ چیزی را دوا نمی دانم جز شهادت.

اما چه کنم که دوری از او مرا واداشت تا نزدیکش شوم یا اگر به آن نرسیده ام به نزدیکانش برسم از دوستی دوستان شهادت آغاز کردم از همنشینی با همنشینان شهیدان دوری نکردم خود را نزدیک به آنان داشتم اما وای از این نفس که مرا آزاد نکرد و اجازه نداد تا عقل را در رکاب دل قرار دهم و دل را به دوستان شهادت بسپارم اماداغ دوری بیش از این به نفس اجازهنداد و مرا همچنان با آنان نگه داشت هر چند در ظاهر.

خاطرات و نوشته های شهیدان آرام بخشی برای روحم شده و حضور در گلستانشا امید و سروری در قلبم پدید می آورد اما چه کنم که همه اش مسکن است نه دوا!!!؟..................................................................

 دست نوشته های دوران جوانی بدون ویرایش جدید شنبه 7/8/1379

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۳۰
حمیدرضا ویسی باصری

نیاز

عزت

پاسخگوی

خون

ارزش

دل

شیراز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی