تک گفتار3
پرسید:
ممکنه این دلتنگیها بهونه دل باشه؟
بعضی وقتا می گم نکنه سیستم فکریم بهم ریخته؟
شایدم علتش تنهاییه؟
گفت:
دلتنگی ها صدای خداست
خدایی که بنده خودش را صدا میکنه تا بگه بنده من از دل کثرتها تنهایی بیرون میاد بیا با من احد واحد یگانه باش تا از تنهایی خارج بشی
غیر خدا هیچ نیست پس تا وقتی با غیری تنهایی
دلتنگی یعنی دلم تنگ شد از غیر خدا <<رب اشرح لی صدری>> خدایا تو بیا و تنگی و تاریکی دلم را به وسعت خود نورانی کن
دلتنگی یعنی خدا ملایکه را برای جاروب زدن خانه خود به قلب ما فرستاده تا با پاک کردن دل ما احساس تنهایی کنیم و به خدا پناه ببریم
چه خوب خداییست در پس دلتنگی ها
و چه خوب میشد اگر میفهمیدیم دلتنگی یعنی جای امام زمان در اغوش جان ما خالیست
ما گشنه عشقیم تشنه حیات
و این حاصل نمی شود مگر به محبت و عشق به صاحب و مولایمان مهدی
وقتی او پشت پرده است چون عروسی در حجله و طور انداخته می ماند که داماد با ابراز محبت و عشق شور و اشتیاق دارد برای دیدن چهره معشوق و لحظه شماری میکند و انتظار شیرین میکشد
وای بر من و تمثیل من که عشق به او فراتر از این هاست
همه خوبیها در پرده و جان ما منتظر رسیدن به همه خوبیهاست
دلتنگی یعنی دل همه خوبیها را میخواهد و جایی برای بدی نیست
دل تنگ برای بدیهاست و راهی برای بدی نیست روزنه ای تنگ باز است برای رسوخ نور که نور را تنگی مانعی برای نفوذ نیست
یعنی خودا ملایکه را > یعنی خدا ملائکه را
این حاسل نمی شود > این حاصل نمی شود