رِبِّیّون

وکَاَیِّن مِن نَبِی قتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وما ضَعُفوا ومَا استَکانوا واللهُ یُحِبُّ الصّابرین

رِبِّیّون

وکَاَیِّن مِن نَبِی قتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وما ضَعُفوا ومَا استَکانوا واللهُ یُحِبُّ الصّابرین

رِبِّیّون

بسم الله الرحمن الرحیم
ربیون:
((وکَاَیِّن مِن نَبِی قتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وما ضَعُفوا ومَا استَکانوا واللهُ یُحِبُّ الصّابرین)) آل عمران ۱۴۶
انبیای الهی برای تبلیغ دین و پاسداری از حریم آن و در راه اجرای قوانین و احکام الهی، قیام و مبارزه و جهاد داشتند و بسیاری از آنان به شهادت رسیدند؛ هرچند گزارشی از بسیاری از پیامبران در قرآن نیامده است.
پیامبران و همراهان ویژه و با وفای آنان که تربیب و تربیت خاص یافته و شدید الربط با ربّ بودند، از گزند وهن، ضعف، استکانت و زبونی و امان خواهی مصون بوده و صابرانه شداید جهاد در راه خدا را تحمل کرده‏اند؛ بدین معنا که هرگز از تهاجم دشمن نهراسیده و بر اثر کمی عده‏ء آن‏ها و زیادی دشمن احساس سستی نکرده و حالت تباهی و بد نداشتند و در برابر بیگانه خضوع نکرده و درخواست کمک نمی‏کردند. خلاصه آنکه آن مجاهدان نستوه هرگز در نبرد با دشمنان دین و رویارویی با سختی‏ها هیچ‏گونه ناتوانی و سستی و زبونی از خود نشان ندادند و هیچ‏گاه زمین‏گیر نشدند و چنان صبوری کردند که الگوی صبر و جهاد و مقاومت و مظهر اسم حسنای صبور و در نتیجه محبوب خداوند
سبحان شدند.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

حیرانم

يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۴۷ ب.ظ

بنویس ننویس

این روزها حال و هوای همه چیز فرق میکند ادماش حتی خدای این روزها فرق میکند

کفر نمیگویم خدای قدیما خدای دیگری بود خدای امروز هم خدای دیگریست اصلا خدای من خدای دیگریست خدای تو خدای توست و خدای من خدای من هر دو هم خدا هستند و احد و واحد

عجب خداییست به وسعت عالم هستی خداست و بزرگتر از ان است و در همین حوالی پیش ماست نزدیکتز از ما به ماست و انوقت ما اینقدر از او دوریم

به پهنای دریا پهناور و خروشان و به پهنای اسمان وسیع و به گرمی بیابان مهربان باز هم خدا خدایی میکنیند و ما از او دوریم ای خدا

مانده ام حیرانم به خود بنگرم چیزی جز وجودی که از ان توست نیستم به تو بنگرم چیزی جز انچه به من تجلی کردی نمیبینم انگار خدا راه را نزدیک کرده و ما دور میبینیمش

اخر این چه حیرانیست که مارا به جان خود انداخته و شیطان را در کمینمان گذاشته و دنیا را نا هموار کرده تا در این دره های پست و قله های بلند پیش رو دایم دور خود بچرخیم و فریاد بزنیم ای خدا و باز از پرتو صدای خودمان بشنویم ای خدا

از این خدای من و خدای تو چه کارها که بر نمی اید و من و تو هم شده ایم قاصدکی در سوار بر باد میان دره ها و کوهها به دور خودمان میچرخیم و از این همه حیرانی دچار سرگردانی شده ایم

کدام خدا را بندگی کنیم و حمد کنیم

انگار این خدای بی نیاز دایم میخواهد فقرمان را به رخمان بکشاند از طرفی هم خود را در ما به نمایش بگذارد این خدای من است یا خدای حقیقی اخر ایین چه بلایی است و امتحان که بر سر من هیچ اورده و به نظاره نشسته ببیند چطور میخواهم بیرن از این حیرانی ثابت قدم باشم

میدانم ای خدا در همه حال تویی و من حیرانتر از انم که بدانم کیستی و بیچاره تر از انم که بندگیی تو  را بکنم

شاید حرف غلطی باشد اما انگار گناهان را هم باید به پای این حیرانی گذاشت چرا که هر بار با گناهی حیرانتر از قبلم میکنی و سرگرداتر وای تو ا ی خدای من

گاهی به هر کس میگویم دوستت دارم میبینم که در دل انگار او منم و من خود را دوست دارم و وای از ان لحظه ای که خدایا تو را هم اینگونه دوست دارم

اما خودی که دیگر جایی برای وجود ندارد دوست داشتنی نیست و میدانم که ان که خود می پندارم هم تویی

میدانم اخر میکشی مرا با خود میبری و من همانم که می پندارم گاهی میگویم زنده باد من

گاهی هم از بیچارگی به خود میپیچم و به کوههای محکم پناه میبرم شاید در پناه استحکام انها ارامش و ثباتی بگیرم  باز حیرانی بیشتر ............................................

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۰۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی